دنیای خودرو:وقتی آمد آنقدر سر و صدا به پا کرد که دیگر رقبایش به راحتی وارد حاشیه شدند. فراری اکنون برنامه دارد تا ویرایش دیوانهواری از LaFerrari خود را تا چندی دیگر راهی بازار کند. علاقهمندان به اسب سرکش ایتالیا به خوبی میدانند که نسخه XX چیست و چه قابلیتهایی دارد. پیشتر دیده بودی که ۵۹۹XX و FXX چگونه پیست را به آتش میکشید. میدانیم که این فراری با پیشرانه استاندارد ۶٫۳ لیتری ۱۲ سیلندر Vشکل خود میتواند ۸۰۰ اسببخار نیرو و ۷۰۰ نیوتنمتر گشتاور تولید کند. اما در ادامه با اضافه شدن نیروی موتور برقی هیبریدیاش شاهد افزایش ۱۶۳ اسببخاری توان نهایی نیز هستیم. باید دید لافراری XX به قدرتی بیش از این اعداد دست پیدا میکند یا خیر.
دنیای خودرو:شرکت فراری در تشریح برنامههای آینده خود گفت که باز هم دست به ساخت خودروهای هیبریدی میزند. اما این کار بستگی دارد که تکنولوژی باتریها چه زمانی به حد مطلوب میرسد. به گفته فراری در حال حاضر تکنولوژی باتریها و مدت زمان شارژی که ارائه میدهند برای ساخت خودروهای سوپر اسپرت کارآمد، در حد قابل قبولی قرار ندارد. به گفته مدیرعامل فراری باتریهای کنونی وزنی بیشتر از ۱۵۰ کیلوگرم را به خودرو اضافه میکنند و قیمت تمام شده را هم بالا میبرند اما به آن اندازه راندمان ندارند که یک خودرو سوپراسپرت را همراهی کنند. فراری در حال حاضر مدل هیبریدی لافراری را با تیراژ محدود تولید میکند.
فراری معروف استیو مک کویین هنرپیشه مشهور هالیوود در دهه ۶۰ و ۷۰ حراج میشود. این خودرو یک دستگاه فراری ۲۷۵ GTB/4 مدل ۱۹۶۷ است. خودرویی به شدت کمیاب که شاید هر ۱۰ سال یک بار هم یکی از آنها در یک حراجی کلاسیک پیدا نشود. این خودرو در اوایل دهه ۷۰ میلادی در سانفرانسیسکو توسط استیو مک کویین خریداری شد. اما نکته دیگری که این خودرو را برجسته میکند این است که فراری با این خودرو قبل از فروخته شدن در چند مسابقه اتومبیلرانی تورینگ نیز شرکت کرد. به گفته برگزارکنندگان حراج وضعیت ظاهری و فنی این خودرو کاملاً از سوی فراری تایید شده و پیشبینی میشود قیمت آن به بیش از ۲۰ میلیون دلار برسد.
دنیای خودرو:این هفته هم که فراریها در یک گوشه از جهان آتش نگرفتند، در گوشه دیگری از دنیا تصادف کردند. فکرش را بکنید کارتان را انجام دهید و به سراغ فراری ۴۵۸ ایتالیای خود که در کنار خیابان پارک شده است بیایید و مشاهده کنید که یک دستگاه کامیون با سپر تیر آهن خود بدنه خودرو شما را به مانند قوطی کنسرو ساردین شکافته است. این اتفاقی است که برای یک مرد بریتانیایی در خیابانی نزدیک هاید پارک لندن رخ داد. کامیون مذکور قصد دور زدن داشته که در همین جلو و عقب کردنها سپر عقبش به بدنه فراری فرو میرود. خیابانی که این اتفاق در آن رخ داده در مسیر محله کنزینگتون است که همه روزه دهها خودرو سوپراسپرت از آن عبور میکنند.
دنیای خودرو:در یک آزمایش فانتزی صدای دو خودرو پرچمدار شرکت فراری با یکدیگر مقایسه شد. در این آزمایش خودرو مشهور فراری انزو و لافراری تازه وارد حضور داشتند. این دو خودرو به نوعی پدر و پسر به حساب میآیند. در نهایت این آزمایش نشان داد که فراری انزو همچنان از نظر بلندی و طنین صدا بر لافراری ارجحیت دارد. اگر چه لافراری قویتر است اما بخشی از این نیرو را از موتورهای الکتریکیاش میگیرد و به همین دلیل موتور بنزینی آن صدای کمتری ایجاد میکند. از سوی دیگر استانداردهای سختگیرانه اتحادیه اروپا در خصوص آلودگی صوتی، رغبت سوپراسپرتسازان را به تولید خودروهایی با صدای بسیار بلند کاهش داده است.
به گزارش CarXR.ir : یکی از گران ترین خودروهایی که تا کنون توسط فراری به فروش رسید تستا روسا250 نام دارد که خریدار آن حاضر به پرداخت 39.55 میلیون دلار برای آن شده است.فروشنده این خودروی ایتالیایی کلاسیک یک مجموعه دار هلندی به نام اریک هیرما که پیش از این یک GTO250 را به قیمت 35 میلیون دلار فروخته بود ، می باشد.
البته قیمت این خودرو در مقایسه با گران ترین محصول فراری یعنی GTO250 که سال گذشته با رقمی معادل 52 میلیون دلار به فروش رسید بسیار پایین تر می باشد. فراری 250 بین سال های 1953 تا 1965 تولید شد و پس از آن با خودروی 275 جایگزین گردید. تستا روسا یکی از موفق ترین خودروهای مسابقه ای فراری در تاریخ می باشد که تا کنون موفق به فتح چهار جام اتومبیل سبرنیگ ، سه جام لماترو، دو جام بوینس آیرس شده است.
به گزارشCarXR.ir : این سازنده خودروهای اسپرت اهل مارانلو تصمیم دارد به بهره گیری از نسخه ای به روز شده از 485 ادامه دهد. این خودروساز در نمایشگاه خودروی ژنو اوایل سال جاری، کالیفرنیای اصلاح شده خود را با یک موتور V8 توربوشارژ معرفی کرده است. این خودروساز ایتالیایی قصد دارد چنین اقدامی را برای 458 نیز انجام دهد.
این خودرو از شاسی های کنونی اش بهره خواهد برد. فراری موفق شده است که موتور نمادین خود را شبیه به توربوشارژ V8 در کالیفرنیا T نگه دارد و اظهار داشته استفاده مجدد از موتورهای توربوشارژ نگرانی اصلی این خودروساز بوده است.
فراری رسما این خبر را تایید نکرده اما نمونه آزمونی که در حال آزمون در آب و هوای سرد دیده شده اساس این شایعه بوده است. فراری در ساخت خودروهای تغییر یافته بر اساس مدل های قبلی سابقه دارد. کالیفرنیا T جدیدترین مثال از این اقدام است اما این خودروساز در ساخت F430 که شاسی هایش با 360 مدونای قدیمی مشترک بود نیز چنین کاری را کرده است.
چه خبر از فراری 4 درب؟
دنیای خودرو: آیا اسب سرکش ایتالیا در فکر عرضه یک ابر خودرو چهار درب است؟ ایده ای که پیش تر لامبورگینی با کانسپت Etoque می خواست اجرایی اش کند ولی بنا به دلایلی نامعلوم موفق نشد. از آنجایی که فیات مالکیت دو برند فراری و مازراتی را در اختیار دارد، گفته می شود روی نسخه چهار درب فراری FF از ساختار مازراتی کواتروپورت بهره خواهد گرفت. شنیده ها حاکی از آن است که محصول جدید با همان پیشرانه 6.3 لیتری 12 سیلندر V شکل تولید خواهد شد که 660 اسب بخار نیرو و 683 نیوتون متر گشتاور تولید می کند.این سدان خواهد توانست صفر تا صد را طی 3.7 ثانیه بپیماید و بعد از آن به سرعت نهایی 335 کیلومتر در ساعت برسد.
فراریF12 برلینتا در حال آماده شدن برای یک لباس جدید است که این لباس را قرار است شرکت تیونینگDMC بسازد .
اول از همه با پیشرانه شروع می کنیم که نصب سیستم اگزوز تیتانیومی جدید بر روی F12 موجب افزایش 24 اسبی قدرت خالص خودرو شده تا حالا بتواند حداکثر سرعت خود را به بیش از 350 کیلومتر برساعت برساند که در حدود 10 واحد افزایش را نشان می دهد . .
در ادمه شما شاهد ادامه توضیحات به همراه عکس های زیبا از این خودرو هستید
دنیای خودرو:احتمالاً از این به بعد نام تیونر Duke داینامیک را بیشتر خواهیم شنید. نام این شرکت پس از آخرین پروژه خیرهکنندهاش مطرح شد. پروژهای که روی هیولای فراری یعنی ۴۵۸ Italia اعمال شده بود. همانطور که مشاهده میکنید ایتالیایی فوق به کلی شبیه سفینهها از آب درآمده است. بادیکیت نصب شده روی آن با هوشمندی تمام طراحی شده است. جلوپنجره زاویهدار آن را پیشتر روی هیچ خودرویی ندیده بودیم. برای این خودرو از یک پیشرانه ۴٫۵ لیتری هشت سیلندر Vشکل به قدرت ۵۷۰ اسببخار و ۵۴۰ نیوتنمتر گشتاور استفاده شده است. این خروجی عالی توسط جعبهدنده ۷ سرعته دوکلاچه منتقل میشود. برای این پروژه ۷ کیت کاملاً جدید استفاده شد.
دنیای خودرو:تصویری که مشاهده میکنید آخرین تصاویری است که دوربینهای نصب شده روی یک دستگاه فراری ۴۵۸ ایتالیا ضبط کردهاند. این فراری در حال انجام یک تست سرعت در پیست نوربرگ رینگ آلمان بود که کنترل خودرو از دست راننده خارج شد. به این ترتیب خودرو مستقیم با دیواره پیست برخورد کرده و به طور کامل منهدم شد. به گزارش سایتهای خبری سرعت خودرو در زمان برخورد با دیواره پیست ۲۲۰ کیلومتر در ساعت بوده است. این گزارش میافزاید دلیل این برخورد اشتباه راننده بوده است. چرا که او در زمان ورود به پیچ با این سرعت در منطقه اشتباه دایره پیچ قرار داشته و با توجه به سرعت خودرو زمان کافی برای اصلاح فرمان نداشته است.
ورود کیا به نمایشگاه فراری!
دنیای خودرو: هفته گذشته یک دستگاه خودرو کیا سراتو که با سرعت بسیار زیادی در حال حرکت بود با شیشه های یک نمایشگاه فراری در قطر برخورد کرده و پس از شکستن شیشه های قدی وارد نمایشگاه شد. البته به دلیل فاصله خودرو های فراری داخل نمایشگاه تا شیشه به آن ها آسیبی نرسید. راننده نیز به سرعت دنده عقب گرفته و از صحنه متواری شده است. به گفته شاهدان عینی راننده حلت طبیعی نداشته و به دلیل سرعت بالا کنترل خود را از دست داده است. با این حال احتمال عمدی بودن این برخورد نیز همچنان از سوی مدیر نمایشگاه مطرح شده است. پلیس قطر با استفاده از دوربین های مداربسته نمایشگاه و خیابان به دنبال پیدا کردن این راننده است.
هفته نامه دنیای خودرو: خودروهای کلاسیک همیشه جذابند اما بررسی نکات حاشیهای پیرامون این خودروها حتی خواندنیتر هم هست. در این بخش قصد داریم تعدادی از اعداد هیجانانگیز و جذاب مرتبط با این خودروها را مرور کنیم.
گشتاور موتور بیوک GSX مدل ۱۹۷۰، رقم باورنکردنی ۶۹۱ نیوتنمتر بود، رقمی که حتی در معیارهای امروزی هم گشتاور بسیار بالایی است. برای مقایسه بد نیست بدانید گشتاور مرسدسبنز E63 AMG مدل ۲۰۱۴، تنها ۳۰ نیوتنمتر از گشتاور این خودرو بیشتر است. بیوک GSX یکی از بینظیرترین و ماندگارترین خودروها در تاریخ ۱۱۰ ساله بیوک است، خودرویی که تنها برای جلب توجه علاقهمندان جوان به محصولات بیوک در دهه ۷۰ ساخته شده بود. موتور این خودرو ۷٫۴ لیتر حجم داشت و جنرالموتورز به صورت رسمی قدرت آن را ۳۶۰ اسببخار اعلام کرده بود هر چند بسیاری معتقدند رقم قدرت واقعی این موتور بیش از این عدد است و جنرالموتورز برای کاهش حق بیمه، قدرت خودرو را کمتر از میزان واقعی آن اعلام کرده. البته یک خودروی عضلانی با برند بیوک چیزی نبود که جوانان را به سمت خود جلب کند، آن هم در دورانی که میشد پونتیاک GTO و Trans AM و شورولت کامارو را از محصولات جنرالموتورز خرید. در سال ۱۹۷۰ تنها ۶۷۸ دستگاه از این خودرو به فروش رسید (یا دقیقتر بگوییم فقط ۶۷۸ نفر بودند که حاضر شدند برای خریدش پول بدهند) و امروزه یکی از نایابترین بیوکهای نیم قرن اخیر است.
مطابق قوانین فدراسیون جهانی اتومبیلرانی در اوایل دهه ۶۰، تنها خودروهایی مجاز به شرکت در رقابتهای گروه ۳ قهرمانی جهان بودند که حداقل ۱۰۰ دستگاه از آنها برای فروش به خریداران عادی از سوی شرکت خودروساز تولید شده باشد. هدف این قانون آن بود که خودروهای شرکتکننده با مشخصات خودروهای خیابانی در رقابتها شرکت کنند تا از این طریق توان خودروسازان برای ساخت خودروهای خیابانی که توانایی شرکت در رقابتهای اتومبیلرانی را هم داشته باشند سنجیده شود و فراری ۲۵۰ GTO هم دقیقاً برای شرکت در همین رقابت ساخته شده بود. البته انزو فراری بزرگ اصلاً حاضر نبود از این قانون پیروی کند. او معتقد بود خودرو تنها باید برای پیست اتومبیلرانی ساخته شود و خریداران خودروهای اسپرت خیابانی را رانندههای ترسویی میدانست که جرأت راندن در پیست را ندارند. تنها هدف او از تولید خودروهای خیابانی و فروش آنها، تأمین هزینههای بالای تیم مسابقهایاش بود و به همین دلیل به هیچ عنوان حاضر نبود زیر بار تولید ۱۰۰ دستگاه خودرو برود ضمن آنکه میخواست خاص بودن این خودرو را هم حفظ کند و اینجا بود که راه حل هوشمندانهای به ذهنش رسید؛ وقتی فدراسیون جهانی اتومبیلرانی نمیتواند در خط تولید حاضر شود و خودروها بشمارد، چرا به آنها راست بگوییم؟! و اینگونه بود که انزو فراری دستور داد برای فریب فدراسیون جهانی اتومبیلرانی شماره سریال ۲۵۰ GTOهای تولید شده به ترتیب نباشد و بین شمارههای هر دو خودرو تعدادی فاصله قرار داد تا از این طریق و بر اساس شماره شاسیهای خودروهای ثبت شده، تعداد تولید این خودرو حتی اندکی بیش از ۱۰۰ دستگاه بود. این در حالی است که مجموع تولید این خودرو در نهایت حتی به ۴۰ دستگاه هم نرسید. انزو فراری، روحت شاد!
برگزارکنندگان رقابتهای مشهور Trans AM آمریکا در اواخر دهه ۶۰ میلادی برای افزایش هیجان این رقابتها و نزدیکتر کردن رقابت میان سه غول صنعت خودروسازی آمریکا حجم موتور خودروهای شرکتکننده را به ۳۰۵ اینچ مکعب (پنج لیتر) محدود کردند و این محدودیت سرآغاز تولید دو خودروی ماستنگBoss 302 و کامارو Z28 شد. مشکل اصلی جنرالموتورز و فورد آن بود که هیچ یک از آنها موتوری مناسب و قدرتمند با حجم کمتر از ۳۰۵ اینچ مکعب نداشتند. مهندسان شورولت برای حل این مشکل بلوک موتور ۳۲۷ را با سرسیلندر موتور ۲۸۳ پیوند زدند تا موتور ۳۰۲ اینچ مکعبی Z28 متولد شود. فورد البته در این زمینه مشکلات کمتری داشت چرا که در همان زمان در طیف موتورهای این شرکت موتور ۳۰۲ اینچ مکعبی وجود داشت اما این موتور از توان لازم برای شرکت در رقابتها برخوردار نبود و به همین دلیل مهندسان فورد سرسیلندر موتور ۳۳۵ را بر روی آن قرار دادند تا به این ترتیب BOSS 302 متولد شود. محدودیت برگزارکنندگان این رقابتها نتایج خوبی به دنبال داشت.
موتور مشهور M100 مرسدسبنز پیش از نصب بر روی مدلهای جاودانه ۴۵۰ SEL 6.9 در دهه ۷۰، به مدت ۲۶۵ دقیقه به صورت پیوسته مورد آزمون قرار میگرفتند که از این مدت ۴۰ دقیقه آن تحت فشار کامل بود تا هرگونه اشکال احتمالی آنها مشخص شود. این موتور با حجم ۶٫۹ لیتر میتوانست ۲۸۶ اسببخار قدرت و ۵۴۹ نیوتنمتر گشتاور تولید کند. سیستم روغنکاری این خودرو از نوع کارتل خشک بود و نیاز به ۱۲ لیتر روغن داشت. موتور توانمند این خودرو در کنار ضرایب دنده بلند باعث میشد این مرسدسبنز لوکس بتواند در دنده یک تا حدود ۱۰۰ کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد. همه اینها البته ارزان هم نبود چرا که قیمت این خودرو در دهه ۷۰ در آمریکا حدود ۴۰ هزار دلار بود. با این پول در آن دوران میتوانستید دو کادیلاک بخرید و حتی با پول باقی مانده میشد یک کامارو هم خرید. البته بعضیها هم نظر مخالف این را داشتند و به همین دلیل از حدود ۷۴۰۰ دستگاه تولید شده از این خودرو بیش از ۱۸۰۰ دستگاه آن راهی آمریکا شده است.
شورولت کوروت در نخستین سال تولید خود تنها امکان انتخاب دو آپشن را برای خریداران فراهم میکرد؛ بخاری و رادیو! همه خودروهای تولید شده در این سال سفید رنگ، کروکی با سقف مشکی و تودوزی قرمز بودند و خریدار امکان هیچ انتخاب دیگری را نداشت. البته وقتی میگوییم همه خودروها منظور تنها ۳۰۰ خودرو است! شاید باورش سخت باشد اما شورولت کوروت در نخستین سال تولید (۱۹۵۳) اصلاً خودروی محبوبی نبود و بیش از شهرت به دلیل خصوصیات فنی و طراحی، به دلیل خرابیهای متعدد و کیفیت پایین مشهور شد و به همین دلیل در این سال تنها ۳۰۰ دستگاه کوروت به فروش رسید.
از خودروی کامارو COPO در سال ۱۹۶۹ تنها ۶۹ دستگاه تولید شده است تا جایی که چندی قبل یکی از آنها رکورد قیمت ۱٫۱ میلیون دلار را نیز در حراجی شکست. جالب است بدانید این خودرو اصلاً قرار نبود تولید شود چرا که جنرالموتورز هیچ برنامهای برای معرفی مدلهایی از کامارو با توان بیشتر از شورولت کوروت نداشت اما یک اتفاق و البته یک حسادت باعث تولید این خودرو شد. ماجرا به سال ۱۹۶۹ باز میگردد جایی که شرکت Yenko آمریکا با نصب موتور ۴۲۷ کوروت بر روی کامارو مدلهای Yenko Camaro را به تعداد بسیار محدود و برای شرکت در رقابتهای اتومبیلرانی تولید کرد. شورولت به دلیل آنکه این خودرو را تایید نکرده بود توانست جلوی حضور آن را در رقابتهای اتومبیلرانی رسمی آن دوران بگیرد اما استقبال از خودروی تولید شده توسط Yenko به حدی بود که مدیران شورولت را برای تولید خودرویی مشابه وسوسه کرد و نمونهای با عنوان COPO مخفف عبارتCentral Office Production Order (به معنی تولید به سفارش دفتر مرکزی) در سال ۱۹۶۹ معرفی کردند. این خودرو با موتور ۴۲۷ کوروت قدرتی برابر با ۴۲۵ اسببخار داشت اما نمونههایی از آن با موتور ZL1 تمام آلومینیومی هم ساخته شده است که اندازهگیریها قدرت آن را تا ۵۵۰ اسببخار نشان میداد. این خودروها با تواناییهای مسابقهای ساخته شده بودند اما همچنان اجازه تردد در خیابانها را هم داشتند.
رسیدن به سرعت ۳۰۰ کیلومتر در ساعت حتی در خودروهای امروزی هم رقم بالایی است اما خودروی Shelby Cobra 427 در اواسط دهه ۶۰ میلادی میتوانست با سرعت حدود ۳۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند که برای آن دوران چیزی شبیه به معجزه بود. کارول شلبی نخستین سری از خودروهای Cobra را بر روی شاسی خودروی Ace انگلستان و با موتور ۲۸۹ فورد تولید کرد. این خودرو به دلیل تواناییهای فنی و شاسی مناسب، به سرعت مورد پذیرش علاقهمندان خودروهای اسپرت خاص قرار گرفت اما این پایان کار نبود چرا که در سال ۱۹۶۵ کارول شلبی تصمیم گرفت موتور ۲۸۹ را با موتور غولپیکر ۴۲۷ اینچ مکعبی (۷ لیتری) فورد جایگزین کند. این موتور به طور ویژه برای شرکت در رقابتهای اتومبیلرانی طراحی شده بود و با قدرت ۴۲۵ اسببخار، پیش از این تواناییهای خود را در رقابتهای اتومبیلرانی لمان برای فورد نشان داده بود. Cobra با وزن یک تن، با چنین موتور پر توانی به راحتی میتوانست به سرعت بیش از ۲۶۰ کیلومتر در ساعت دست پیدا کند اما کارول شلبی حتی به این هم اکتفا نکرد و موتور مسابقهای فورد را هم مورد بهسازی و تقویت قرار داد تا قدرت به ۴۸۵ اسببخار برسد و به این ترتیب Cobra میتوانست به راحتی تا حدود ۳۰۰ کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد. کارول شلبی بزرگ، دلمان برایت تنگ شده است.
ضریب درگ دوج چارجر دیتونا محصول سال ۱۹۶۹ رقم باور نکردنی ۰٫۲۸ است. برای مقایسه بد نیست بدانید ضریب درگ پورشه باکستر که در قرن بیستویکم طراحی و ساخته شده ۰٫۲۹ است و خودرویی همچون بوگاتی ویرون در بهترین حالت ضریب درگی برابر با ۰٫۳۶ دارد. دوج چارجر دیتونا که بیش از هر چیز به دلیل بال بزرگ عقب و شکل آئرودینامیک مشهور است در اصل برای شرکت در رقابتهای اتومبیلرانی طراحی شده بود. مهندسان دوج برای افزایش سرعت این خودرو علاوه بر بهرهگیری از یک موتور پر توان، یک دوج چارجر معمولی را در تونل باد حس کردند و با تغییرات متعدد در طراحی بخشهای مختلف بدنه و افزودن اجرای آئرودینامیک، توانستند مدل دیتونا را تولید کنند. این خودرو در زمان خود آئرودینامیکترین خودروی عضلانی بود و بخش عمدهای از این موفقیت را مدیون دماغه نوک تیز و شیشه عقب کم زاویه خود بود. این خودرو با همین شکل و شمایل به رقابتهای اتومبیلرانی آمریکا پا گذاشت و به سرعت هم به قهرمان این رقابتها تبدیل شد و برای نخستین بار در این مسابقات توانست بیش از ۲۰۰ مایل (۳۲۲ کیلومتر) در ساعت سرعت بگیرد. البته موفقیتهای زیاد این خودرو باعث شد مسئولین برگزاری رقابتها قوانین محدودکنندهای وضع کنند تا عمر موفقیتهای چارجر کوتاهتر از آن باشد که مدیان دوج فکر میکردند.